۱۳۸۶/۰۳/۲۹

پشتوانه‏ها

انتخاب وكيل از عالى‏ترين مرجع حقوقى جهان‏

از ديرباز، حقوقدانانى بوده‏اند كه از موضع كاردانى، دفاعيّات سرنوشت‏سازى را از قاطبه متّهمين و يا مظلومين محاكم قضائى، به عهده مى‏گرفتند و حدود انسانى را پاس مى‏داشتند و موجب استرداد حقوق از دست‏رفته گرفتاران مى‏شدند و درخت عدالت را آبيارى مى‏كردند و در مجموع، وكالت به تبعات مختلفى، تقسيم مى‏گردد و مى‏توان گفت كه در تمامى ابعاد زندگى، مفهوم يافته و در بعضى موارد، با كفالت، مى‏آميزد و در شئون گوناگونى از زندگى بشرى، تشكّلات همسو را تدوين مى‏نمايد. مثلاً نان‏آور خانواده، وكيل ايشان در مسائل عمومى بوده و همزمان، آنها را در امر معيشت، تحت كفالت دارد. وكلا در مبحث قضاء، كارى را تقبّل مى‏كنند كه از عهده موكّل برنمى‏آيد و خارج از سرويس‏دهى تخصّصى و فن‏آورى ايشان است و لذا هر قدر كه كانديد مدافع نيازمند، فعّال‏تر و حاذق‏تر باشد، پيشرفت پرونده در مراحل پى‏گيرى آن، سريعتر و قاطع‏تر خواهد بود و اينك، شخصيّتى را به نظرتان مى‏رسانم كه امر وكالت را در افق پهناورى، به عهده دارد كه حوزه كارى او، از مشرق تا مغرب است و موكّلين او در هفت طبقه آسمان و زمين، قرار دارند و همو، روزى دهنده ميلياردها جاندار مى‏باشد كه در عين حال، از وجودشان در اقصى‏ نقاط گيتى، دفاع كرده و بيمه‏كننده آحاد موجودات مى‏باشد و اين فرد واجب‏السّجود، چترى را در عرصه دنيا گشوده كه عناوين متنوّعى را تراويده و خيالتان را از بابت هر نوع نيازى در حال و آينده، راحت نموده، آرى اين تكيه‏گاه قديم، داراى اعتبارات درخشانى چون: صمد، حكيم، جبّار، مكّار، منتقم، وحيد، مجيد، شافى، رزّاق، قهّار، غنى، خالق و حافظ مى‏باشد كه در هر يك از زواياى مراسلاتى و مواصلاتى، حائز نگرش‏هاى ويژه‏اى در خواسته‏ها و حوائج مردم است و در يك كلام، آنكه، هر كه خدا را دارد، چه كم دارد و هر كه خدا را ندارد، چه دارد!؟
تحليل آيات ذيل، همين تفسير را در نقاط گوناگون اخلاقى، اعتقادى و احساسى مى‏گشايد كه با مطالعه آن، مخاطب عزيز را در اداء جمله اِيّاك نَعبدُ وَ اِيّاكَ نَستَعين، با كرامت نفسانى بهترى مى‏نگريم و اصلاحات فرازبانى را در تردّدهاى جارى معاشرت‏هاى عمومى خود، پيدا مى‏نماييم و اكنون، كمربند اميد را با اِشراف به صحيفه عرش، محكم مى‏كنيم و به جنگ سختى‏هاى زندگى مى‏رويم.
1- وَ ما تَوْفيقى‏ اِلاّ بِاللّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ اِلَيْهِ اُنيبُ (هود88):
گذرنامه را او صادر مى‏كند تا از ديوارهاى فولادين مشكلات، عبور نماييد و پرده‏هاى رسوخ‏ناپذير طبيعت را در نورديد، پس باور كنيد سلطنت بى‏منازعه خداوندى را و بپذيريد پادشاهى جاودانه او را.
2- وَ ما لَنا اَلاّ نَتَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ وَ قَدْ هَدينا سُبُلَنا (ابراهيم‏12):
چرا گستردگى مقامات الهى را قبول نكنيم، در حالى كه غير از او حاكمى نبوده كه جواب نيازمندى‏هاى عالَم را بدهد و اوست كه فرزند آدم و حوّا را در كوچه پس كوچه‏هاى عمر، راهنمايى و راهبرى مى‏كند، گرچه دشمن رحمان، القائات شبهه‏ناكى دارد كه ديگران هم حرفى براى گفتن دارند، ولى مَثل خدا و ديگران، مثال اصل و فرع است و مجازى نمى‏تواند همچون حقيقى، تجلّى نمايد.
3- وَ اِنْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذى‏ يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِه‏ وَ عَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (آل‏عمران‏160):
اگر از درب خانه حق، دور شديد، كدامين منزلگه است كه مى‏تواند از شما پذيرايى كند؟ آيا دستى را مى‏شناسيد كه ابر بيچارگى را از فضاى سرنوشتتان بزدايد؟ ابداً چنين نخواهد بود و معركه‏گردان قضاء و قدَر، فقط ذات اقدس كبريايى احديّت مى‏باشد.
4- وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ (طلاق‏3):
از هر نردبانى كه براى دستيابى به اهداف مادّى خود، بالا برويد، به مصداق اين شعر خواهد شد كه، عاقبت، اين نردبان، افتادنيست و تنها پلكانى كه به ثانيه‏هاى عمرتان پلّه دارد و طول ارتفاعش، موازى با قدرت كامله ايزديست، امتدادِ يُسَبِّحُ لِلَّهِ ما فِى السَّمواتِ و الْاَرْض مى‏باشد كه كرانه‏هاى دوردست تصوّرات را به مرز تصديق و تأييد مى‏كشاند.
5 - اِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذينَ امَنُوا وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ (نحل‏99):
شياطين انسى و جنّى، با همه توانمندى‏هاى ظاهرى و باطنى خويش، قادر به اعتلاء بر نفوس باوركنندگان غيب نبوده و ايشان به ابزار ماوراء، حفاظت، هدايت و حمايت مى‏شوند.
6- وَ تَوَكَّلْ عَلَى الْعَزيزِ الرَّحيمِ (شعراء217):
اعتماد كنيد بر سفينه‏هاى جبروتى كه هر بار، شما را دعوت به اسكان در خودروهاى امنيّتى لاهوتى مى‏نمايند تا از آتش‏هاى فتنه، برهانند و از آفات دنيوى، نجات دهند.
7- اِلَيْهِ يُرْجَعُ الْاَمْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَ تَوَكَّلْ عَلَيْهِ (هود123):
هيچ حكمى به غير از امضاءِ سرمدى، جارى نخواهد شد و فرمانى سواى ناحيه ربوبى، مُطاع نمى‏باشد، پس اعلان وفادارى به آئين او كنيد كه قطار زمان، به سمت خواستگاه او در حركت است و بندگان را گريزى نباشد كه هر موجودى به وجود صانعش، تداوم حيات دارد.
8 - تَوَكَّلْ عَلَى الْحَىِّ الَّذى‏ لا يَمُوتُ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِه‏ (فرقان‏58):
بر سكوى يقين، بِايستيد كه همه عالَم، گورستان بشريّت است و حكمرانى كه هرگز از ميدان اقتدار، خارج نخواهد شد، منبع لايزالى مى‏باشد كه در آنِ واحد، مى‏آورد و مى‏بَرد و اين آوردن و بُردن، عادتيست طبيعى و بدون زحمت كه كسى را ياراى تقليد از او نباشد.
9- اِنْ كُنْتُمْ امَنْتُمْ بِاللّهِ فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُوا اِنْ كُنْتُمْ مُسْلِمينَ (يونس‏84):
اگر ادّعاى ايمان به خداوند را داريد، پس چرا در چك‏هاى تضمينى كه در هر جريانى از او مى‏رسد تشكيك داريد؟ وقتى كه مى‏گويد: هر آن كس كه دندان دهد، نان دهد، باز هم نگران فرداى خود هستيد! زهى شرمندگى كه قول هر كسى را مى‏پذيريد ولى به بيان مديريّت صادق گيتى، بيمناك هستيد! آيا معناى اسلاميّت، تسليم شدن به كلمات او نيست؟ پس كى بايد در عقايد خويش، تجديد نظر كنيد و از نو، با جهان‏بينى توحيدى، به پادشاه ناسوت، تعظيم و تحميد نماييد؟
10- خالِقُ كُلِّ شَىْ‏ءٍ فَاعْبُدُوهُ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَىْ‏ءٍ وَكيلٌ (انعام‏102):
كدامين مأخذ را مى‏شناسيد كه يك‏تنه، صدها نقش را در زندگى بشر، ايفاء نمايد، اين نسخه منير، همين مَسند را معرّفى مى‏نمايد و مى‏گويد: اى آدميزاده سرگردان و ناآرام! چه مى‏خواهى؟ چه مى‏جويى؟ رو به عظمتى كن كه مقاماتش بى‏كران و قدرتش لايزالى و سرپرستى او، مُحرَز و كلامش مُطاع است، تمام ناله‏ها را پاسخ مى‏دهد و همه فريادها را جواب مى‏گويد.
11- اِنَّما اَ نْتَ نَذيرٌ وَ اللّهُ عَلى‏ كُلِّ شَىْ‏ءٍ وَكيلٌ (هود12):
كلّيّه سفيران غيب، بر اين شعار، متّفق‏القول بوده‏اند كه سواى خداى يگانه، هر ادّعايى در پوشش دادن به علايق بشرى، زورگويى بوده و خالى از تثبيت عملى مى‏باشد و لذا در تمامى مكاتب مشروع، در استناد به كلمه طيّبه لا اِله الّا اللّه، همگان رابسوى مركزيّت تصميمات تكوينى و تشريعى، هدايت مى‏نمودند و قدرت‏نمايى‏هاى مزوّرانه را تقلّبى و تصنّعى، معرّفى مى‏كردند.
12- وَ لِلّهِ ما فِى السَّمواتِ وَ ما فِى الْاَرْضِ وَ كَفى‏ بِاللّهِ وَكيلاً (نساء132):
محضر اين قانون‏گذار، تمامى شهودات و معلومات عالَم است و هر آنچه را كه با ديدگانت مى‏بينى و با عقلت، تجسّم مى‏نمايى، بر او دل داده‏اند و عرائض خود را به آستانش تقديم داشته‏اند.
13- اَرَءَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ اِلهَهُ هَويهُ اَفَاَ نْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكيلاً (فرقان‏43):
هر كه به دنبال سازه‏هاى بى‏بنيه مى‏رود، بر خود ستم كرده و ريشه عيش خويش را مى‏سوزاند، چرا كه خانه در مسير وزش طوفان‏ها ساخته و كليد حلّ مشكلات را از خويشتن دور نموده و در وادى حسرت و حقارت، خيمه زده. آيا بازهم براى اين گونه افراد، بايد دل سوزانيد و زبان به نصيحت گشود؟
14- رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكيلاً (مزمّل‏9):
مسئول تربيت جهانيان، دعوتنامه عمومى داده كه اى ميهمانان كره خاكى، محلّ مراجعه شما، كيست؟ آيا به ابوابى غير از درهاى نجات‏بخش و شادى‏آفرين من مى‏رويد، اشخاصى كه ره گم كرده‏اند و راضى به رهبريّت ديگران مى‏شوند، ابداً روى خوشى را نخواهند ديد. پس بشتابيد بسوى حَبلُ‏المَتين كه كارگشاى اوّلين و آخرين بوده و هرگز شعبه و شريكى ندارد و هرگونه تشابهى، قلب واقعيّت است كه آورنده ما، كارگزار ما و رازق ما، امير ما و ميزبان ما، برگرداننده ما به نشئات ديگر است.
در پايان، به ذكر انگشترِ اُمُ‏العُرَفاء، فاطمه زهراء، صدّيقه كبرى‏، تبرّك مى‏جوييم كه آب پاكى را روى دست‏هاى شما ريخته و مى‏گويد: اَمِنَ الْمُتَوَكِّلُون، يعنى: منافع توكّل كننده در همه شئون، تأمين و تضمين بوده و يكى از فقرات دعاهاى رمضان‏المبارك، آنست كه، خدايا مرا از گروه تكيه‏كنندگان به خودت در تمامى مصادر، قراربده
منبع : كتاب باراني در كوير سوخته
اثر: آيت الله سيد حسين كاظميني بروجردي.

هیچ نظری موجود نیست: