**********************
دينمدارى مىكنم بـا نـامِ تـو************* بىقــرارى مىكنـم در يـادِ تـو
اى همه دين و دلـم يكسر شده************* عـاقـبت بـر جـان مـن آذر زده
شاخصِ كـوى ولى، راهِ منـست ************* پرچـمِ حَبلُالمتـين، دادِ منـست
من به آئينى روم كـو حقّ محض ************* راشـد و مـرشد بُوَد هنگام قـبض
مجموعه باورداشتها و عملكردهاى ريشهاى و درونى را دين مىنامند و ديون اصلى و هميشگى را در تمامى فرازهاى حياتى، شامل مىشود و هركسى به راهى متعهّد است كه در قبال آن با همه وجود احساس مسئوليّت مىكند و به پايش هزينههاى هنگفتى را مبذول مىدارد. در تاريخ بشر، اديان و مذاهبِ ساختگى، فراوان بوده و هر يك، دم از فلسفهاى مىزنند و فرضيههايى را به خوردِ پيروانِ خود مىدهند امّا از بين مكاتب موجود، هركدام كه وصل به حقتعالى باشد اعتبار و اهميّت پيدا مىكند زيرا كه انسان، دستپرورده خداى خويش است و تمامى ابعاد وجودى او در ساختار مشخّص و معيّنى تنظيم شده كه چنانچه سرِ سوزنى جابهجا شود انعكاسى وخيم، منفى و مخرّب بر جاى خواهد گذاشت كه ممكن است نسلهاى بعدى را در شعلههاى آتش قرار دهد و رهايى فرزندان سرگردان را ناممكن سازد. پس بايد به برنامهريزىهاى حكيمانۀ مديريّت عالَم رضايت داد و بر تعهّدات روزگارِ قبل پايدارى نمود تا در هر دو سراى فانى و باقى، سرنوشتى آرام و آسوده داشته باشيم. اينك نظرات مصلحانۀ شارع مقدّس را پيرامون مسأله ديندارى تعقيب كرده تا از آزمايشات اعتقادى و اجتماعى به سلامت و سعادت خارج شده و بر سفره كريمانۀ معبودى، تغذيه پاك معنوى و معيشتى را اقتباس نموده و از تعرّضات دائمى شياطين حيلهگر و مكّار، در امان باشيم و بر مسير تعقّل و تفكّر، ايّام جارى را سپرى كنيم.
1- مالِكِ يَوْمِ الدّينِ (فاتحه4):
دينمدارى مىكنم بـا نـامِ تـو************* بىقــرارى مىكنـم در يـادِ تـو
اى همه دين و دلـم يكسر شده************* عـاقـبت بـر جـان مـن آذر زده
شاخصِ كـوى ولى، راهِ منـست ************* پرچـمِ حَبلُالمتـين، دادِ منـست
من به آئينى روم كـو حقّ محض ************* راشـد و مـرشد بُوَد هنگام قـبض
مجموعه باورداشتها و عملكردهاى ريشهاى و درونى را دين مىنامند و ديون اصلى و هميشگى را در تمامى فرازهاى حياتى، شامل مىشود و هركسى به راهى متعهّد است كه در قبال آن با همه وجود احساس مسئوليّت مىكند و به پايش هزينههاى هنگفتى را مبذول مىدارد. در تاريخ بشر، اديان و مذاهبِ ساختگى، فراوان بوده و هر يك، دم از فلسفهاى مىزنند و فرضيههايى را به خوردِ پيروانِ خود مىدهند امّا از بين مكاتب موجود، هركدام كه وصل به حقتعالى باشد اعتبار و اهميّت پيدا مىكند زيرا كه انسان، دستپرورده خداى خويش است و تمامى ابعاد وجودى او در ساختار مشخّص و معيّنى تنظيم شده كه چنانچه سرِ سوزنى جابهجا شود انعكاسى وخيم، منفى و مخرّب بر جاى خواهد گذاشت كه ممكن است نسلهاى بعدى را در شعلههاى آتش قرار دهد و رهايى فرزندان سرگردان را ناممكن سازد. پس بايد به برنامهريزىهاى حكيمانۀ مديريّت عالَم رضايت داد و بر تعهّدات روزگارِ قبل پايدارى نمود تا در هر دو سراى فانى و باقى، سرنوشتى آرام و آسوده داشته باشيم. اينك نظرات مصلحانۀ شارع مقدّس را پيرامون مسأله ديندارى تعقيب كرده تا از آزمايشات اعتقادى و اجتماعى به سلامت و سعادت خارج شده و بر سفره كريمانۀ معبودى، تغذيه پاك معنوى و معيشتى را اقتباس نموده و از تعرّضات دائمى شياطين حيلهگر و مكّار، در امان باشيم و بر مسير تعقّل و تفكّر، ايّام جارى را سپرى كنيم.
1- مالِكِ يَوْمِ الدّينِ (فاتحه4):
روز شكوفايى دين، فرداست كه صحنه از رقباى كاذب، خالى گشته و پرچمِ لِمَنِ الْملُكُ الْيَوْم در روزگار بىپايان به اهتزاز در خواهد آمد و مصدر تحكّمات، وجودِ اعظمِ ايزدى مىباشد و مرجع تظلّمات، قاهر يكتا خواهد بود و گرچه در پايانِ زمان، پيشپردهاى از حكومت حقّه به نمايش در مىآيد امّا در مقايسه با عظمت و گستردگى معاد، چند صباحى را بيش، شامل نمىشود و عجايب ديدنى و اكابر شنيدنى را در ديار بعدى ملاحظه خواهيد كرد.
2- اِنَّ اللّهَ اصْطَفى لَكُمُ الدّينَ فَلا تَمُوتُنَّ اِلاّ وَ اَنْتُمْ مُسْلِمُونَ (بقره132):
2- اِنَّ اللّهَ اصْطَفى لَكُمُ الدّينَ فَلا تَمُوتُنَّ اِلاّ وَ اَنْتُمْ مُسْلِمُونَ (بقره132):
اين بارور كنندۀ شماست كه استحقاق تعيين راه را برايتان دارد. چرا به زير بيرق همنوعان خود مىرويد كه مثل خودتان، ديروز آمدهاند و امروز در جهلِ مركّبند و فردا بىاختيار، دارِ فانى را ترك مىگويند؟ به خيل موحّدان بپيونديد و خطوط دروغين و تصنّعى را ترك گوييد!
3- وَ يَكُونَ الدّينُ لِلّهِ (بقره193 ):
3- وَ يَكُونَ الدّينُ لِلّهِ (بقره193 ):
با شعبدهبازان حرفهاى كه با چشمبندىهاى ماهرانه، كاه را با كوه، عوض مىكنند و كلاهِ گرايشات شيطانى بر سرتان مىگذارند مقابله كنيد و سنگر مبارزه با جادوگران اهريمنى را كه با القاء شبهات، ذهنتان را نسبت به عبوديّت رحمانى، خراب مىنمايند ترك ننماييد كه حكم الهى، پاينده، پايدار و پابرجا خواهد بود.
4- لا اِكْراهَ فِى الدّينِ (بقره256):
4- لا اِكْراهَ فِى الدّينِ (بقره256):
به زورِ شمشير و نيزه، به آئين حنيف وارد نمىشويد زيرا كه خطّ خداوندى، فطرى و ازلى بوده و هيچگونه نيازى به فشار و تهديد نمىباشد چرا كه وجدانگاه نهانى و نهايى بنىآدم است.
5 - وَ ادْعُوهُ مُخْلِصينَ لَهُ الدّينَ (اعراف29):
5 - وَ ادْعُوهُ مُخْلِصينَ لَهُ الدّينَ (اعراف29):
وجودتان را از هر نوع شائبهاى پاك نماييد و خالصانه در محراب قرار گيريد و مخلصانه به طرح حوائج بپردازيد و خلوص را در فرائض، حفظ نماييد تا پاسخ رسا و صريحى از ناحيۀ لاهوت دريافت داريد و از اقامه كلام با مخاطب ناپيدا، خسته و ملول نشويد.
6- لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدّينِ كُلِّه (توبه33):
6- لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدّينِ كُلِّه (توبه33):
پيغامرسانان امين را با معاجز، براهين و اسناد رسمى فرستاده تا جنگ هفتاد و دو ملّت، همه را عذر بدانى و لواى صَمَدانى را با ضماير روشن خويش بپذيرى و نسبت به روند عمرت بىتفاوت نباشى.
7- ذلِكَ الدّينُ الْقَيِّمُ فَلا تَظْلِمُوا فيهِنَّ اَنْفُسَكُمْ (توبه36):
7- ذلِكَ الدّينُ الْقَيِّمُ فَلا تَظْلِمُوا فيهِنَّ اَنْفُسَكُمْ (توبه36):
تنها نظام ماندنى در عرصۀ آفتاب، انتظاميست كه آفريدگار كبير، بعنوانِ شريعتِ حقّه، ابلاغ كرده و همگان را به فراگيرى آن، فرا خوانده و هر نوع امتناعى را ناصواب خوانده.
8 - وَ اِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ اِلى يَوْمِ الدّينِ (حجر35):
8 - وَ اِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ اِلى يَوْمِ الدّينِ (حجر35):
شياطين انسى و جنّى ، تا برقرارى نظم نوين آفرينش، ملعون، مطرود و مخذول دستگاه جبروتى بوده و لحظهاى از تيرهاى رجمِ ملائكِ تير انداز، در امان نخواهند بود. پس هشدار! اى عزيز از اينكه تمايلات و توجّهات تو بسوى ابزار و اسباب اهريمنى چرخش كند.
9- وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِى الدّينِ مِنْ حَرَجٍ (حج78):
9- وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِى الدّينِ مِنْ حَرَجٍ (حج78):
اين شجرۀ طيّبه در غدير خم، محكم گرديد و تمام نيازمندىهاى آحاد جامعه انسانى، در شاخ و برگ آن تعبيه شد و با خون بهترينهاى خلقت، آبيارى گرديد و خالى از نقصان و كاستى شد و تا انتهاى توالد و تناسل بنىآدم، هرگز محتاج تبصرهها و تحشيهها نخواهد بود و هركس بگويد قانون ناقصى را در دين يافته صد البتّه كه نقص از خود او مىباشد و قادر متعال به قدرت لايزالش، آخرين دين را استحكام تمام داده و بندگانش، كوچكتر از آنند كه بخواهند براى اصل و فرعش، حكم ثانويّه و مشابه بسازند.
10- شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدّينِ ما وَصّى بِه نُوحاً (شورى13):
10- شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدّينِ ما وَصّى بِه نُوحاً (شورى13):
اين مجموعه محرّمات و محلّلات را كه مشاهده مىكنيد، هزاران سالست كه در اُممِ گذشته به اَنحاء مختلف، جريان داشته و مرز حقّ و باطل در ملل سابقه، معيّن بوده و فقط به فراخور مصالح دوران، محدودهاش را متغيّر نمودهاند، پس به ديدِ تمدّنىِ باستانى به آن بنگريد با اين تفاوت كه كارآيى فرازمانى داشته و در انحصار اعصار خاصّى در نمىآيد.
11- اَنْ اَقيمُوا الدّينَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فيهِ (شورى13):
11- اَنْ اَقيمُوا الدّينَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فيهِ (شورى13):
در اعتلاى مقاماتش بكوشيد و در بين خود، جبههگيرى ننماييد و موضعگيرىهاى عجولانه و غير منطقى نداشته باشيد كه اختلافات فيمابين پيروان، باعث كسادى آن و رونق بازار مخالفين و خوارى اعضاء مىگردد.
12- وَ اِنَّ الدّينَ لَواقِعٌ (ذاريات6 ):
12- وَ اِنَّ الدّينَ لَواقِعٌ (ذاريات6 ):
حاكميّتِ مشيّتِ يزدانى ، حتمى و گريزناپذير است چه به اقبال جوامع درآيد و چه با سردى آنها مواجه گردد . امّا صاحبِ كرسىِ جَبر با در اختيار داشتن اسباب فيزيكى و متافيزيكى، تصميم مقتدرانهاش را عملى خواهد كرد، بهتر آنست كه از درِ رفاقت و تسليم بر آيند كه ابناء آدم و حوّا را قواى مخالفت نباشد.
13- كَلّا بَلْ تُكَذِّبُونَ بِالدّينِ (انفطار9):
13- كَلّا بَلْ تُكَذِّبُونَ بِالدّينِ (انفطار9):
تنسوزهاى فردا، با اُسراى خود مىگويند : آيا اين شكنجهها دروغ بود؟ آيا مىتوانيد از چنگال ما بگريزيد؟ آيا پناهگاهى در اين سرزمين محصور هست تا بتوانيد در آن نَفَسى تازه كنيد؟
14- رَاَيْتَ النّاسَ يَدْ خُلُونَ فى دينِ اللّهِ اَفْواجاً (نصر2):
14- رَاَيْتَ النّاسَ يَدْ خُلُونَ فى دينِ اللّهِ اَفْواجاً (نصر2):
وقتى كانديدایى از تشعشعِ عرش، مأموريّت مىگيرد، با ابلاغ اهداف نورانى و اِشعار فرهنگ ملكوتى و اشاعه معالم لايزالى، جاذبهها را مىافشاند و خيل مشتاقان ابديّت را به ساحل حكيم اعلى گِرد مىآورد و امواج علائق زمينيان را به افواج ملائك سبحانى مرتبط مىسازد.
15- لا تَتَّخِذُوا الَّذينَ اتَّخَذُوا دينَكُمْ هُزُواً وَ لَعِباً (مائده57):
15- لا تَتَّخِذُوا الَّذينَ اتَّخَذُوا دينَكُمْ هُزُواً وَ لَعِباً (مائده57):
از ورود به محافلى كه عقايد شما را تمسخر مىكنند اجتناب نماييد كه همسويى با كافران، موجب سوختنِ خشك و تر در وقت نزول عذاب مىگردد، مگر اين اختلاط به تقيّه مربوط باشد و يا همگامى، براى نجات ايشان در وقتِ مناسب بوده و مترصّد فرصتهاى هدايت گرديد.
16- اِنْ كُنْتُمْ فى شَكٍّ مِنْ دينى فَلا اَعْبُدُ الَّذينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ (يونس104):
16- اِنْ كُنْتُمْ فى شَكٍّ مِنْ دينى فَلا اَعْبُدُ الَّذينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ (يونس104):
چگونه است كه مطالب دينى را فناتيك مىدانيد و مقلّدين اولياء را مرتجع مىخوانيد ولى بانيان مكتبهاى شرقى و غربى را كه طبق مدِ جامعۀ آنها زندگى را مىآرائيد و با مدل بيگانگان، مراوده مىكنيد، نيكو مىپنداريد؛ در حالیكه از ديروزشان بىخبريد و فردايشان را روشن نمىيابيد و امروزشان نيز در رقابت با ديگران قرار دارد. آيا تاكنون هزاران مدّعىِ تجدّد نيامدهاند كه كار قبلىها را نقض نكرده باشند؟ آيا جايى براى عبرتگيرى نيست؟
خداوند تبارك، ما را از فتنۀ مسالك بشرى برهاند و حلقههاى امتحان را به مستضعفين حقيقى بفهماند، تا اسير جريانات مقابله با تقديرات سرمدى نشويم و آمادۀ استقبال از نماينده ربوبى باشيم و نخوت غيبت را از خويش دور نماييم تا وسيلهاى براى تداوم عذاب كنونى نگرديم و الطاف ربّانى را از كف ندهيم.
منبع : کتاب بارانی در کویر سوخته
اثر: آیت الله سید حسین کاظمینی بروجردی
خداوند تبارك، ما را از فتنۀ مسالك بشرى برهاند و حلقههاى امتحان را به مستضعفين حقيقى بفهماند، تا اسير جريانات مقابله با تقديرات سرمدى نشويم و آمادۀ استقبال از نماينده ربوبى باشيم و نخوت غيبت را از خويش دور نماييم تا وسيلهاى براى تداوم عذاب كنونى نگرديم و الطاف ربّانى را از كف ندهيم.
منبع : کتاب بارانی در کویر سوخته
اثر: آیت الله سید حسین کاظمینی بروجردی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر